مصدق توان اداره کشور را نداشت
اگر کودتایی هم صورت نمی گرفت، با روندی که مصدق در پیش گرفته بود، سقوط وی حتمی بود، چراکه وی همه دستاوردهای نهضت ملی را به باد داد و به لحاظ اقتصادی و سیاسی توان اداره مملکت را نداشت.
صدای شیعه: برخی بحثی را مطرح می کنند و می گویند اگر مصدق مجلس را منحل نکرده بود، دیگر به لحاظ قانونی شاه نمی توانست مصدق را برکنار کند، لذا اصلاً موضوع کودتا مطرح نبوده است و اینکه آمریکا و انگلیس بخواهند علیه مصدق کودتایی انجام داده باشند زیر سوال می رود. البته اشتباهاتی که مصدق در سال آخر حکومت خود مرتکب شد از جمله انحلال مجلس، به نوعی روند سقوط وی را تسهیل کرد اما اینکه بخواهیم از واقعه ۲۸ مرداد به عنوان یک کودتا یاد کنیم دارای اسناد و مدارک بسیاری است.
اگرچه حتی اگر کودتایی هم صورت نمی گرفت، با روندی که مصدق در پیش گرفته بود، سقوط وی حتمی بود، چراکه وی همه دستاوردهای نهضت ملی را به باد داد و با غرور و خودخواهی خواهان اختیارات بیشتر در اداره کشور بود درحالی که وی به لحاظ اقتصادی و سیاسی توان اداره مملکت را نداشت.
در گزارش پیش رو در گفتگو با قاسم تبریزی و مسعود رضایی به این سوال می پردازیم که آیا واقعه ۲۸ مرداد کودتا بود یا خیر؟
قاسم تبریزی گفت: وقایع سال ۳۲ صددرصد کودتاست و کسانی که می گویند کودتایی نبوده از موضوع درکی ندارند. آمریکا و انگلیس آیا برای شخص شاه این کودتا را ترتیب دادند؟ آیا برای وحدت مملکت کودتا کردند؟ آیا می خواستند به امنیت و اقتدار ایران کمک کنند یا دارای منافع استعماری بودند؟ انگلیس ۳۰۰ سال در ایران جنایت و خیانت داشته و امریکا نیز ۸۰ سال تا قبل از ۳۲ در ایران اشغال و تجاوز داشته است. غربی ها در کشورهای دیگر کودتا می کنند تا فردی که سرکار می آورند مجری دستورات آنها باشد.
وی ادامه داد: از موقعی که این کودتا صورت گرفته علی امینی عاقد قرارداد کنسرسیوم است که مانند تقی زاده بزرگترین خیانت را مرتکب شد. علی امینی درست مانند تقی زاده است فقط تفاوت آنها این است که امینی وابسته به امریکا بود و تقی زاده وابسته به انگلیس بود.
وی افزود: قرارداد ۱۹۳۳ میلادی با قرارداد ۱۳۳۳ شمسی هر دو یکی و هر دو علیه ملت ماست. نفت و ثروت را بر باد داد و کمپانی خارجی را بر کشور مسلط کرد.
این کارشناس تاریخ گفت: تشکیلات فراماسونری و لاینز و روتاری و... را وارد این مملکت کردند. طرح کندی را هم که تحمیل کردند و اقتصاد ناقص و کشاورزی ما را از بین بردند. قبل از سال ۴۰ ما گندم وارد نمی کردیم چطور شد که تا سال ۵۵ شش میلیون تن گندم در سال وارد می کردیم؟ از این مهمتر کاپیتولاسیون را چه کسی بر ما تحمیل کرد؟
وقتی ما می گوییم کودتا، ۲۸ مرداد تا ۲۲ بهمن ۵۷ مورد نظر است. این خطایی است که سیاسیون و مورخین ما بی توجه اند. کودتا یک روز نیست. تا زمانی که کودتاچی در این مملکت هست، کودتا ادامه دارد
وی افزود: لذا وقتی ما می گوییم کودتا، ۲۸ مرداد تا ۲۲ بهمن ۵۷ مورد نظر است. این خطایی است که سیاسیون و مورخین ما بی توجه اند. کودتا یک روز نیست. تا زمانی که کودتاچی در این مملکت هست، کودتا ادامه دارد. حضور ۶۰ هزار تا ۱۱۰ هزار مستشار در ایران برای چه بود؟ وقتی که اینها در کودتا نقش ایفا می کنند خود شاه در دیدار با روزولت می گوید من تاجم را مدیون خدا، مردم و شما هستم.
قاسم تبریزی گفت: در آخرین لحظاتی که انقلاب در حال پیروز شدن است هایزن برای چه به ایران می آید؟ در خاطرات او هست. می خواست ژنرال های ارتش را با بختیار هماهنگ کند، اگر نشد کودتا کند و در نهایت اگر ارتش هم قابل اعتماد نبود قتل عام ۲۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر از رهبران انقلاب را در دستور کار قرار دهد. در خاطراتش می نویسد که هرشب من گزارشاتم را به رئیس جمهور کارتر می دادم.
وی ادامه داد: آمریکایی ها در ایران حکومت می کردند. خود اسناد ساواک می نویسد که جمشید آموزگار جز سازمان سیا بود و یا تقی زاده وابسته به سیاست انگلیس است.
وی در پاسخ به این پرسش که می گویند اگر آمریکایی ها در ایران کودتا نمی کردند خطر این وجود داشت که ایران به یک کشور کمونیستی تبدیل شود، گفت: مصدق معتقد بود که آمریکا استعمارگر نیست و جبهه ملی تا سال ۵۷ هم همین را مطرح می کرد. ما الان یک بررسی بدون تعصب برای کسب تجربه از وقایع کودتای ۳۲ نیاز داریم. اما در این تحلیل ما نباید آمریکا و انگلیس از زیر ضربه خارج شود.
وی ادامه داد: بعدها گفتند اگر آمریکایی ها نمی آمدند ایران به کشوری کمونیستی تبدیل می شد! این مسئله ربطی به آمریکایی ها نداشت. این ملت یا لیاقت و توانایی مبارزه با کمونیسم را داشت یا نداشت. اگر داشت خود می دانشت چه کند و اگر نداشت، آمریکا به ایران آمده جنایت و خیانت کرده به صرف اینکه ممکن بود در اینجا شوروی حاکم شود؟ این یکی از شگردهای غربی ها بود که در جنگ جهانی اول هم می گفتند آلمان ها به ایران آمده اند و به این بهانه ایران را اشغال می کنند.
وی افزود: آمریکایی ها در سال ۳۳ کنفرانسی را در لبنان تحت عنوان جمعیت دوستداران خاورمیانه ترتیب دادند که در آنجا علمای ادیان و مذاهب بنشینند و یک جبهه مشترک علیه کمونیسم بگیرند. از کشیش ها و بعضی از جمله مرحوم کاشف الغطا دعوت می کنند که با توجه به اینکه کمونیسم در حال گرفتن این منطقه است شما برعلیه آنها سخنرانی کنید. مرحوم کاشف الغطا یک جزوه ۹۰ صفحه ای می نویسد و می گوید کمونیسم را همین غرب پدید آورده و بعد شروع می کند جنایت آمریکا و انگلیس را در تاسیس اسرائیل، جنایت در منطقه و حتی جنایت در کودتای ۲۸ مرداد را مطرح می کند و می گوید شما در تهران تحت عنوان مبارزه با کمونیسم جنایت کردید و خود پدیدآورنده کمونیسم هستید. پس از آن جلال الدین فارسی و مرحوم شریعتی این جزوه را ترجمه کردند. سال بعد از این کنفرانس مرحوم کاشف الغطا در سفر به ایران ناگهان در کرمانشاه به رحمت خدا می رود و این هم جای تامل دارد.
مصدق را ما در دوران های مختلف باید مورد بررسی قرار دهیم. فراز و نشیب برخی شخصیت ها خیلی زیاد است. نتیجه فعالیت های مصدق یک چیز است اما این نتیجه و اتفاقات می تواند از روی ساده لوحی او باشد یا غرض او. من فکر می کنم اقدامات مصدق بخاطر غرور و خود خواهی او بود
قاسم تبریزی گفت: مصدق را ما در دوران های مختلف باید مورد بررسی قرار دهیم. فراز و نشیب برخی شخصیت ها خیلی زیاد است. نتیجه فعالیت های مصدق یک چیز است اما این نتیجه و اتفاقات می تواند از روی ساده لوحی او باشد و یا غرض او. من فکر می کنم اقدامات مصدق بخاطر غرور و خود خواهی او بود. آنچه مسلم است او می خواست خود را به عنوان یک قهرمان و شخصیت درجه اول مطرح کند. چون در خود تشکیلات جبهه ملی هم به حرف بقیه اهمیتی نمی داد.
وی در پایان اظهار داشت: برخی هم معتقدند اگر این کودتا صورت نمی گرفت سقوط مصدق حتمی بود چراکه نه به لحاظ اقتصادی توان اداره مملکت را داشت و نه به لحاظ سیاسی. البته نباید جنایت و خیانت آمریکا و انگلیس را هم در جریان اتفاقات فراموش کرد. ما نباید حوادث و وقایع را انکار کنیم اما باید به یاد داشته باشیم که گرگی پشت دیوار نشسته است و باید نقش آن را در نظر گرفت.
مسعود رضایی نیز در پاسخ به این سوال که برخی بحثی را مطرح می کنند و می گویند اگر مصدق مجلس را منحل نکرده بود، دیگر به لحاظ قانونی شاه نمی توانست مصدق را برکنار کند، لذا اصلاً موضوع کودتا مطرح نبوده است و اینکه آمریکا و انگلیس بخواهند علیه مصدق کودتایی انجام داده باشند زیر سوال می رود، گفت: وقتی خود آمریکایی ها و انگلیسی ها اعتراف می کنند که ما در ایران کودتا کرده ایم دیگر این چه داعیه ای است که بگوییم کودتایی در کار نبوده است؟ مثلا خانم مادلین آلبرایت وزیر خارجه آمریکا خودش می گوید ما در ایران کودتا کرده ایم و حکومت مصدق را سرنگون کرده ایم. همچنین اسناد آنها حاکی از یک روند کودتایی در برکناری دکتر مصدق است.
وی ادامه داد: گزارش دونالد ویلبر که مامور سازمان سیا بود و خودش در این کودتا حضور داشت در سال ۲۰۰۰ اسنادش منتشر شد و کتاب آن با عنوان عملیات آژاکس در ایران وجود دارد. او شرح می دهد که دقیقاً چه اتفاقی افتاد و چه پایگاه هایی در قبرس و ایران فعال شدند و چه کسانی از عوامل ایرانی و انگلیسی و امریکایی فعال شدند و این ماجرا را به سرانجام رساندند.
برخی هم معتقدند اگر این کودتا صورت نمی گرفت سقوط مصدق حتمی بود چراکه نه به لحاظ اقتصادی توان اداره مملکت را داشت و نه به لحاظ سیاسی. البته نباید جنایت و خیانت آمریکا و انگلیس را هم در جریان اتفاقات فراموش کرد
وی افزود: نحست وزیر وقت انگلیس در خاطراتش دارد که بعد از اینکه من خبر سرنگونی مصدق را شنیدم آن شب خواب راحتی داشتم. اینها اظهاراتی است که نشان می دهد انها کودتا کردند. وقتی به سیر قضایا هم نگاه می کنیم می بینیم این روند عادی برکناری یک نخست وزیر نیست.
وی ادامه داد: من این نکته را قبول دارم که مصدق در دوره دوم نخست وزیری خود یعنی از سی تیر به بعد و مخصوصا در یکی دو ماه مانده به کودتا اشتباهات بسیار بزرگی مرتکب شد که شاید اگر این اشتباهات را انجام نمی داد این کودتا به این شکل به نتیجه نمی رسید. از جمله اشتباهات او انحلال مجلس است و این درست است که اگر او مجلس را منحل نکرده بود شاه به راحتی نمی توانست فرمان خلع او را بنویسد و آن جریان کودتایی به راحتی شکل نمی گرفت.
مسعود رضایی گفت: دوستان خود مصدق هم به او خیلی تذکر دادند. در خاطرات کریم سنجابی هست که می گوید ما رفتیم نزد مصدق و به او گفتیم اگر مجلس را منحل کنید، دست شاه را برای برکناری خود باز می کنید که او نپذیرفت. البته مصدق معتقد بود که شاه جرأت این کار را ندارد. شاه به خصوص در آن برهه از زمان آدم ترسو و بزدلی بود. همینکه بعد از فرمان نخست وزیری، فرار می کند و از کشور می رود نشان می دهد که آدم ترسویی بود.
وی افزود: از طرف دیگر مصدق معتقد بود مجلس درصدد زمین زدن اوست. به هر حال با خود رأیی مجلس را منحل می کند. این اشتباه بزرگی از سوی مصدق بود ولی سوال من این است که اگر بخواهند یک نخست وزیر را برکنار کنند، حکم برکناری را به دست یک سرهنگ می دهند؟ که با نیروهای نظامی به خانه نخست وزیر برود و آن را ابلاغ کند؟
وی ادامه داد: آیا بعد از نوشتن فرمان خلع، شاه باید از کشور فرار کند؟ چرا شاه فرار کرد؟ آیا حضور ژنرال شوارتسکف در ایران که در این ماجرا و راضی کردن شاه به نوشتن فرمان خلع صورت گرفت یک جریان عادی بود؟
وی اظهار داشت: آیا حضور روزولت در ایران و منابع مالی که در اختیار دارد یک جریان عادی برای برکناری نخست وزیر است؟ آیا فعال شدن پایگاه سیا در قبرس و ایران و هماهنگی با عوامل داخلی خودشان در ایران برای انجام یک سری کارها برای برکناری نخست وزیر جریانی عادی است؟
مسعود رضایی گفت: کدام نخست وزیر را به صورت عادی به این شکل برکنار می کنند؟ بنابراین همه اینها نشان می دهد که یک طرح گسترده ای وجود داشته است. متاسفانه در این بستر خود نخست وزیر کارهایی می کند که راه را تسهیل داده و کار آنها را راحت می کند.
قطعاً مصدق اشتباهات بسیار بزرگی انجام داد و نقش مهمی در تسهیل جریان کودتا داشت. مصدق خدمات بزرگ و اشتباهات بزرگ تری دارد. در جریان نهضت ملی نباید خدمات مصدق را فراموش کنیم. اما بعد از سی تیر مصدق در یک مسیر انحرافی می افتد و مرتکب اشتباهات بزرگی می شود
وی ادامه داد: اگر نخست وزیر مجلس را منحل می کند و یا رئیس شهربانی کشور را طوری انتخاب می کند که در شبکه کودتا حضور دارد و یا اگر خود نخست وزیر موجب می شود که نیروهای حزب توده به صورت گسترده در سطح شهر تظاهرات بکنند و موجب رعب و وحشت نیروهای مذهبی بشوند، اینها بحث های دیگری است و هیچکدام از اینها دلیلی نمی شود که بگوییم جریان برکناری مصدق یک جریان عادی بوده است. تمام این اتفاقات نشان می دهد که این یک جریان کودتایی بود.
رضایی گفت: از زمانی که انگلیس و آمریکا به این نتیجه می رسند که به سادگی نمی توانند دولت مصدق را کنار بگذارند و مصدق با طرح های پیشنهادی از طرف هیئت های انگلیسی و آمریکایی و بانک جهانی مخالف می کند –چون آن را نقض قانون ملی شدن نفت می داند- از آن زمان اینها تصمیم گرفتند که باید مصدق را کنار بزنند. بنابراین طرحی مشترک می ریزند و حتی میزان سهم خود و هزینه ای که باید بشود را در آن طرح مشترک معلوم می کنند و این قرار را هم با هم می گذارند که بعد از برکناری مصدق نفت را میان خود تقسیم کنند. یعنی نفت ایران که تا قبل از آن در اختیار کامل انگلیس بود در اختیار آمریکا باشد. اینها همه نشان می دهد که این جریان کودتا بوده است.
وی در پایان اظهار داشت: قطعاً مصدق اشتباهات بسیار بزرگی انجام داد و نقش مهمی در تسهیل جریان کودتا داشت. مصدق خدمات بزرگ و اشتباهات بزرگ تری دارد. در جریان نهضت ملی نباید خدمات مصدق را فراموش کنیم. اما بعد از سی تیر مصدق در یک مسیر انحرافی می افتد و مرتکب اشتباهات بزرگی می شود که سرانجام شرایط را به جایی می کشاند که کاری از دست هیچ کس بر نمی آمد. آیت الله کاشانی احساس می کرد که مصدق دیگر به حرف هیچ کس از جمله اطرافیان خودش را هم گوش نمی دهد. لذا آیت الله کاشانی احساس می کرد تلاش در این جهت دیگر فایده ای ندارد.