(
امتیاز از
)

آقاي هاشمي! موضوع قائممقامي را مطرح نکنيد
درباره حضور فعال جناب آقاي هاشمي رفسنجاني در نقاط عطف تاريخ انقلاب بارها و بارها گفتهاند و شنيدهايم. بياييد براي يکبار صفحات تاريخ معاصرمان را بار ديگر و اينبار خودمان ورق بزنيم.
پرده سوم ـ قائممقامي آقاي منتظري
ماجرا از چه قرار است؟
بسم الله الرحمن الرحيم- خبرگان امت به موجب تکليف مصرح در مصوبه روز 26/4/1364مجلس خبرگان و به عنوان مقدمه عقليه لازم براي عمل به اصل 107 قانون اساسي، فقيه عاليقدر و مجاهد، حضرت آيت الله منتظري-دامت برکاته- را به عنوان مصداق کامل قسمت دوم اصل مزبور، تعيين مي کنند. (متن مصوبه اکثريت مجلس خبرگان رهبري)
امام چه مي گفت؟
والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما [آقاي حسينعلي منتظري] مخالف بودم، ... والله قسم، من با نخست وزيرى بازرگان مخالف بودم ولى او را هم آدم خوبى مىدانستم. والله قسم، من رأى به رياست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذيرفتم.
سخنى از سرِ درد و رنج و با دلى شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزيزمان دارم. من با خداى خود عهد کردم که از بدى افرادى که مکلف به اغماض آن نيستم هرگز چشم پوشى نکنم. من با خداى خود پيمان بستهام که رضاى او را بر رضاى مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان عليه من قيام کنند دست از حق و حقيقت برنمى دارم. (نامه امام به آقاي منتظري ـ 6 فروردين 1368 ـ صحيفه امام، جلد 21، صفحه 331)
آقاي هاشمي در اين ميان کجاست؟
آقاي ري شهري که در آن زمان وزير اطلاعات بوده است و مسئول مستقيم پيگيري پرونده مهدي هاشمي، در کتاب خاطرات خود به نقل از آيتالله محمدي گيلاني که در آن زمان عضو فقهاي شوراي نگهبان بوده است، چنين ميگويد:
يک روز قبل از مطرح شدن قائم مقامي آقاي منتظري در مجلس خبرگان (25 تير 1364)، من ضمن تماس با دفتر امام کتباً از ايشان درخواست ملاقات کردم... امام اجازه دادند. خدمتشان رسيدم.
گفتم: «فردا قرار است موضوع قائم مقامي آقاي منتظري در مجلس خبرگان مطرح شود. خواستم به عرضتان برسانم به آقاي هاشمي [که در آن موقع رييس مجلس خبرگان بوده است] بگوييد مطرح نشود. من به آقاي منتظري ارادت دارم، خدمتشان درس خواندهام، ايشان را عابد و زاهد ميدانم، ولي اين خصوصيات کافي نيست. او از عهده اين کار بر نميآيد...» امام گلههاي سوزاني از آقاي منتظري را آغاز کرد که کجا چه کرده و کجا چه. اضافه نمودند: «احمد هم از او دفاع ميکند. از منزل سيدمهدي هاشمي دستنويسهاي او را آوردهاند. من ديدهام نامههاي آقاي منتظري از نوشتههاي مهدي هاشمي الهام گرفته. اين را من براي ايشان نوشتم».
...عرض کردم: «بفرماييد که فردا ايشان به عنوان قائممقام رهبري مطرح نشود». امام قدري فکر کرد و فرمود: «احمد نيست. شما زحمت بکشيد و به آقاي هاشمي بگوييد بعد از ظهر من ايشان را ببينم». عرض کردم: «بله. اما به آقاي هاشمي نفرماييد که من آمدم [و اين جريان را به شما گفتم]. به هيچ کس نگوييد. مي ترسم مرا هم شمسآبادي کنند [که گروه مهدي هاشمي او را کشتند] يا مثل شيخ قنبر در چاه بياندازند». اين را که گفتم، امام خنديد و سه بار فرمود: «خاطرت جمع باشد»... . رفتم خدمت آقاي هاشمي و گفتم صبح خدمت امام رسيدم. کاري داشتم. فرمودند به آقاي هاشمي بگوييد که من ايشان را ببينم.
... پس از اين ماجرا، روزي آقاي هاشمي در حضور جمعي گفت: «من بعد از ظهر رفتم خدمت امام. امام فرمودند: «موضوع قائممقامي آقاي منتظري را فردا مطرح نکن». گفتم: «چرا؟ ما در اجلاسيه قبل به آقايان گفتهايم که ايشان را به عنوان قائممقام مطرح کنيم». فرمودند: «نه. يکي از دوستان آمده و چنين گفته...». گفتم: «ما اعلام کردهايم. نمي شود».
... فرداي آن روز، آقاي هاشمي موضوع قائممقامي آقاي منتظري را در مجلس خبرگان مطرح کرد.
آقاي ريشهري اضافه مي کند:
تامل در آنچه از آقاي محمدي گيلاني نقل کرديم، نشان مي دهد که امام در مورد طرح قائممقامي آقاي منتظري در مجلس خبرگان، در مقابل کاري انجامشده قرار گرفته بود. ... بيترديد اگر [اعضاي مجلس] خبرگان نظر امام را مي دانستند، آقاي منتظري را به عنوان جانشين او تعيين نمي کردند. (ري شهري. سنجه انصاف. نشر دارالحديث. تهران. صفحه 16)
از اين متن دو نکته به وضوح مشخص است. يکي اينکه طرح مساله قائممقامي بدون اطلاع امام برنامهريزي شده است و ديگر اينکه آقاي هاشمي به هر دليل و طبق معمول امام را در برابر عمل انجامشده قرار مي دهد. هزينههايي که قائممقامي منتظري براي نظام ايجاد کرد، يکي از نتايج اين عمل خودسرانه آقاي هاشمي است. هراس آقاي محمدي گيلاني از افشاي جلسهاش با امام و ترس از ترور حتي در صورت اطلاع آقاي رفسنجاني، خود مساله مهمي است. البته آقاي هاشمي در کتاب خاطرات خود، ماجرا را کلاً به شکل ديگري بيان مي کند که تطبيق اين دو روايت از يک ماجرا هم نياز به تفحص بيشتر دارد.
منبع : فارس
انتهای پیام