(
امتیاز از
)

گردانندگان VOA چه کساني هستند ؟!
شبکههاي ماهوارهاي فارسيزبان بيترديد يکي از اصليترين آتش بياران آشوبهاي چند روز اخير تهران بودهاند که "VOA" (راديو تلويزيون دولتي صداي امريکا) از جمله اين رسانهها به حساب ميآيد.
به گزارش "خدمت"؛ شبکه تلويزيوني صداي امريکا را ميتوان يکي از مهمترين رسانههاي معاند با انقلاب دانست که با ادعاي اطلاعرساني لحظه به لحظه از انتخابات دهم رياست جمهوري عملاً به پايگاه انتشار تحليلهاي ساختگي در ايران تبديل شده است.
صداى امريکا از طريق راديو و تلويزيون به 44 زبان دنيا پخش مى شود و هر هفته در حدود 96ميليون نفر مخاطب دارد. به علاوه، کاربران کامپيوترى براى استفاده از اخبار و اطلاعات، به سايت اينترنتىVOA متصل مى شوند. راديو VOAبيشتر بر روى کشورهايى که فاقد رسانه هاى گروهى قوى و مستقل هستند، تمرکز مى کند. طبق اساسنامهVOA (ماده 94تا 350قانون عمومى) اين برنامهها بايد؛
1- صحيح، بى طرف و جامع باشند.
2- مظهر تمامى بخش هاى جامعه امريکا بوده و نظرى جامع و مبسوط درباره افکار و سازمان هاى مهم امريکا ارائه دهند.
3- سياست هاى امريکا را به طور روشن منعکس نمايند.
تلويزيون VOA نيز برنامه هاى خود را به 20زبان دنيا توليد مى کند که شامل گزارش هاى خبرى، برنامههاى تحليلى و برنامه هاى زنده تلفنى است. برنامه هاى تلويزيونى شامل برنامه هايى هستند که يا براى اولين بار پخش مى شوند و يا از جايى تهيه شدهاند. اين برنامهها، زندگى مردم امريکا را همراه با گفتوگو درباره سياستهاى خارجى و داخلى امريکا منعکس مى سازد. سايت اينترنتى VOA نيز به طور دائم، آخرين اخبار و اطلاعات روز را همراه با عکس، صدا و تصوير ارائه مى کند.
● هدايت صداي امريکا توسط مافياي حاکم بر اپوزيسيون
پس از موج اول تغييرات مديران کل و سردبيران تلويزيون فارسي صداي امريکا و برکنار شدن «کامبيز محمودي» اکنون بسياري از همکاران اين رسانه شرايط کار در صداي امريکا را مساعد نميدانند. «شيلا گنجي» مدير بخش فارسي صداي امريکا که زير نظر BBG فعاليت ميکند، «امير فخرآور» و «آوي داويدي» را به دليل بيکفايتي از کار برکنار کرد و در نهايت پيگيريهاي سناي امريکا درخصوص تخلفات برخي مديران مياني، مجريان و پرسنل بخش فارسي و رسواييهاي به بار آمده منجر به برکناري شيلا گنجي و کامبيز محمودي از سمتهايشان شد.
در اين ميان اميرعباس فخرآور در وبلاگ شخصياش نوشته است: «با خودم عهد کرده بودم که تا پايان کار مديريت بخش فارسي صداي امريکا به موضوع ديگري نپردازم. ولي اين روزها که مديران بخش فارسي نفسهاي آخر را ميکشند و از سوي ديگر اين بحث اپوزيسيون هم به طريقي اسرارآميز با مديريت بخش فارسي ارتباط فاميلي! پيدا کرده تصميم گرفتم سريال «ژوراسيک پارک» را در خصوص روابط مافيايي حاکم بر اپوزيسيون ورشکسته به رشته تحرير درآورم.»
اما بعد از ماجراي جنجالي و پر سر و صداي جدايي
«لونا شاد» مجري برنامه تفريحي و سرگرمکننده «شباهنگ» در صداي امريکا به دليل اختلاف نظر ميان وي و «بهروز صور اسرافيل» در پاييز 1387، عمق اختلافات و مشکلات دروني اين شبکه روشن شد و اين موضوع به صورت جدي مطرح شد که برخي ديگر از چهرههاي مطرح اين تلويزيون نيز قصد جدايي از اين مجموعه دارند.
از جمله ميتوان به احمد باطبي چهره جنجالي و از دوستان نزديک سازمان مجاهدين خلق اشاره کرد. وي که يکي از سازماندهندگان برپايي کمپينهاي حمايت از اردوگاه اشرف منافقين در عراق و از مخالفان برچيده شدن اين پايگاه در خاک عراق بود به دليل مشارکت در برپايي يک راهپيمايي همزمان با سفر محمود احمدينژاد به شهر نيويورک، از سوي پليس ضدتروريستي اين شهر بازداشت و کارت خبرنگاري صداي امريکا از وي ضبط گرديد. اين مسئله خشم بسياري از چهرههاي مخالف سازمان مجاهدين خلق را در VOA نسبت به وي برانگيخت. يکي ديگر از مشکلات VOA، موضوع دستمزدها در صداي امريکاست به طوري که احمد باطبي روايت جالبي از مشکلات مالي خود در وبلاگش مينويسد: «من فقط يک دست کت و شلواري را که تو مصاحبهها ميبينيد دارم. همه جا با همان ميروم. فقط کراواتها رو عوض ميکنم.... وقتي به خانه ميرسم پيراهنم را ميشويم؛ در خانه لگن ندارم و براي همين تو کشوي پلاستيکي کمدي که تو اتاق است آب ميريزم و مثل يک تشت ازش استفاده ميکنم». تارنماي شخصي احمد باطبي (هشتم سپتامبر 2008) اين مشکلات نيز موجبات جدايي تدريجي احمد باطبي را از VOA دامن زده است.
از ديگر موارد اختلاف بروز کرده در صداي امريکا ميتوان به اختلاف ميان «محسن سازگارا» کارشناس برنامههاي صداي امريکا با «عليرضا نوريزاده» از روزنامهنگاران سلطنتطلب نزديک به بهروز صور اسرافيل اشاره کرد. در همين حال، ديگر رسانههاي اپوزيسيون نيز خبر از جدايي ديگر خبرنگاران VOA از اين مجموعه ميدهند. در اين ميان ميتوان به خبرنگاراني چون «وفا مستقيم»، «کوروش صحتي»، «نازي بيگلري» و «گيتي آرين» اشاره کرد.
اما اين همه اتفاق، چرا به يکباره ميافتد؟ ورود بهروز صور اسرافيل به بخش فارسي VOA که با اظهار تعجب و ترديد بسياري همراه بود، نقش اصلي در اين ماجرا دارد. بهروز صور اسرافيل که از گردانندگان تلويزيونهاي «لسآنجلسي» بود در چند سال اخير با مجموعه عملکردي که در کارنامهاش ثبت کرد خود را مورد تمسخر بينندگان شبکه تلويزيونياش قرار داد و به همين خاطر بود که ورود و تصدي مسئوليت از سوي وي در VOA با اعتراض بسياري از نيروهاي ديگر اين رسانه همراه بود.
● صوراسرافيل در شبکه تلويزيوني ماهوارهاي خود
اينکه VOA چه روندي را طي کرده تا اينک به بهروز صور اسرافيل رسيده است خود موضوعي مستقل است که در حوصله اين نوشتار نميگنجد اما ريزش نيروي شديد در VOA نشان از نگاه منفي است که به وي در ميان نيروهاي اپوزيسيون وجود دارد. از طرفي عملکرد نامناسب وي به خصوص نوع برخوردهايي که از وي نسبت به بانوان روايت شده و البته موجب تندتر شدن سير جدايي نيروهاي زن از اين مجموعه نيز شده است، نشان ميدهد VOA تا چه حد به افول نزديک شده است.
از طرفي ديگر سير نفوذ رو به گسترش نوريزاده موجب خشم بسياري از کارکنان اين رسانه شده است؛ به طوري که نحوه تهيه اخبار و بر انگيختن حساسيت برخي از نيروهاي اين رسانه در مورد برخي مفاهيم ملي مانند استفاده از واژههاي مجعول «خليج» براي «خليج فارس» يا «شط العرب» به جاي «اروندرود» را از اشتباهات فاحش نوريزاده ميدانند. وي که از سالهاي قبل با مطبوعات عربي همکاري داشته هيچ ابايي در به کار بردن چنين واژههايي ندارد و همين موضوع درگيري ديگري را ميان وي و بهروز صور اسرافيل فراهم کرده است.
تلويزيون فارسي صداي ْامريکا که با هزينه مستقيم دولت فدرال ايالات متحده و با پول ماليات دهندگان اين کشور اداره ميشود در حالي در سال ميلادي گذشته 25 ميليون دلار هزينه کرده است که عملاً با توجه به مشکلاتي که پيش رو دارد تبديل به محفلي براي حرکات صوراسرافيل شده و با جدايي تعداد زيادي از نيروهاي قديمي، شبکه تلويزيوني صداي امريکا تا حد يک شبکه تلويزيوني «لس آنجلسي» تنزل رتبه يافته است.
● تاريخچه VOA با مديريت احمدرضا بهارلو
در آپريل 1972 يعني بلافاصله پس از وقوع انقلاب در ايران، بخش فارسي راديو صداي امريکا با 30 دقيقه برنامه روزانه راهاندازي شد. از 22نوامبر 1979 احمدرضا بهارلو به عنوان رئيس بخش فارسي فعاليت خود را براي راهاندازي اين رسانه بهکار گرفت. مجرياني چون رامش راسخ، بهروز عباسي و اکبر ناظمي که از قديميترين پرسنل اين راديو بودند تا سالها در اين رسانه فعاليت داشتند.
18 اکتبر 1976اولين برنامه تلويزيوني تاريخ VOA توسط پرسنل بخش فارسي و با اجراي احمدرضا بهارلو براي تمام دنيا پخش شد. آلن هايت در کتاب تاريخ VOA از اين روز با افتخار ياد ميکند. احمدرضا بهارلو در ادامه بهعنوان رئيس بخش فارسي، پس از برنامه هفتگي ميزگردي با شما، در 11 سپتامبر2002 برنامه (فصلي ديگر) و در 6 جولاي 2003 برنامه روزانه خبرها و نظرها را راهاندازي کرد. حالا ديگر مسئولان VOA ادعا ميکردند که اين شبکه با خانههاي ايرانيان آشنا شده و نخستين انتخاب براي دريافت اخبار است.
● بخش فارسي VOA با مديريت شيلا گنجي
آپريل 2004 در حالي که بهارلو در مرخصي بود، براي برکنارياش از رياست بخش فارسي برنامهريزي ميشود. شيلا گنجي هدايت اين بخش را به عهده ميگيرد و همه کساني که با وي مخالفت ميکردند تنبيه شده و يا آنقدر مورد آزار و اذيت قرار ميگيرند تا استعفا دهند. پس از بروز اين مسائل اکبر ناظمي و بهروز عباسي خودشان را بازنشسته کردند، رامش راسخ پس از نامه اعتراضي به شيلا گنجي در7 آپريل 2006 مورد غضب قرار گرفت و منزوي شد، آوي داويدي و مهتاب فريد استعفا دادند و احمدرضا بهارلو نيز گوشهنشين شد.
8 فوريه 2007 سناتور کوبرن در نامهاي به بوش ضمن اشاره به تخلفات فراوان VOA و راديو فردا، به نام ستاره درخشش به عنوان يکي از خاطيان اصلي اشاره ميکند. در اين نامه سناتور کوبرن عنوان ميکند که پس از سخنراني فخرآور در سنا توجهش به VOA جلب شده است. اما در طرف ديگر،مديران مياني VOA، يکماه بعد در 8 مارس2007 ستاره درخشش را براي گزارش سفر بوش به امريکاي جنوبي انتخاب ميکنند.
● لونا شاد
لونا شاد در سال 1984 در سن 12 سالگي ايران را ترک کرد و به همراه خانواده اش به فرانسه رفت. او پس از گذراندن دوره دبيرستان در رشته فلسفه، در رشته بازرگاني بينالمللي در پاريس تحصيل کرد و به مدت سه سال در بخش بورس سهام در بانکي فرانسوي کار کرد.در سن 28 سالگي پس از گذراندن يک دوره کلاس خصوصي يک ساله در زمينه تئاتر به اين رشته روي آورد. وي سپس به عنوان مجري و برنامه ساز به شبکه تلويزيوني بخش فارسي صداي امريکا پيوست و در تهيه برنامههاي مختلفي از جمله مجله هفتگي فصل ديگر مشارکت داشت. لونا شاد (مه نور شادزي) مجري بخش تلويزيوني صداي امريکا همراه با محمد شکرالهي تهيه کننده ايراني مقيم فرانسه در صحنههايي از آخرين فيلم محسن مخملباف «فرياد مورچهها» که در هند فيلمبرداري شده است همبازي بودهاند.شاد تا چندي پيش مجري برنامه شباهنگ بود که هر شب از صداي امريکا به صورت مستقيم پخش ميشود.
او در فيلم فرياد مورچههاي محسن مخملباف بازيگر نقش اول زن بود. برخي صحنههاي فيلم که تصاوير برهنه وي را نشان ميداد تا مدتها مورد بحث و جدل در وب سايتهاي مختلف بود. وي در مصاحبهاي اعلام کرد که تنها در يکي از صحنههاي فيلم برهنه بوده است.
لونا شاد علاوه بر فعاليت در سينما و تلويزيون با نگار عصاري صميمي هنرمند ايراني مقيم واشنگتن به عنوان مدل براي عکاسي و نقاشي همکاري داشتهاست.مهمترين نقطه ضعف لونا شاد تپق زدنهاي بسيار زياد او در اجراي برنامههاست برخي رکورد هر ده ثانيه يک تپق را براي او ثبت کردهاند.لهجه او بين اصفهاني غليظ و لفظ مبادي آداب،در نوسان است. بيدانشي او در مسائل مختلف نيز امري مشهود بهنظر ميرسد.
● ستاره درخشش
ستاره درخشش، فارغ التحصيل رشتي حقوق و داراي مدرک دکتراي علوم سياسي از دانشگاه سوربن پاريس ميباشد.درخشش در دانشگاه جرج تاون در واشنگتن تدريس ميکند. ستاره درخشش دختر محمد درخشش، وزير آموزش و پرورش دولت على امينى و رئيس جامعه معلمان ايران است که اکنون در واشنگتن سکونت دارد و فصلنامه مهرگان را منتشر مى کند.
مديريت اين فصلنامه را نيز وي به عهده دارد که فارغالتحصيل دکتراى رشته علوم سياسى از دانشگاه سوربن پاريس است. يکي از خصوصيات درخشش اين است که وي تاريخ معاصر سياسي ايران را هم به نفع خانواده خود دستکاري ميکند درخشش در تاريخ 2 مه2007 در اقدامي عجيب و سراسر دروغ روز معلم در ايران را به حادثهاي مرتبط با پدرش (محمد درخشش) ربط داد که در اين مورد حتي اعتراض بسيار شديد محمودي را هم بدنبال داشت وي پيش از آن هم براي خواهرش 40 دقيقه برنامه زنده تبليغي ترتيب داده بود. همچنين ستاره درخشش بارها و بارها از ناصر زرافشان که به اتهام موارد غير اخلاقي نظير مشروب خواري، نگهداري اسلحه غير مجاز و تلاش براي افشاي اسرار محرمانه در زندان بوده است، به عنوان قهرمان ملي ياد کرده و برايش کليپ ويدئويي اختصاصي پخش کرده است.
● بهروز صور اسرافيل
بهروز صوراسرافيل (متولد سال 1329 خورشيدي برابر با1951ميلادي) در تهران است. وي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به شغل روزنامه نگاري اشتغال داشت و سردبير مجلات و روزنامههاي گوناگوني از جمله نشريه فرهنگي آيندگان بود. صوراسرافيل بعد از پيروزي انقلاب اسلامي همانند بسياري از روزنامهنگاران و دگرانديشان مخالف نظام جمهوري اسلامي از ايران به فرانسه رفت و در آنجا ساکن شد. وي در دوران تبعيد در اروپا روزنامهاي بهنام ايران و جهان را منتشر کرد.سپس براي مدتي سردبير روزنامه کيهان لندن بود. پس از ماجراي رستوران ميکونوس و ترورهاي پي در پي مخالفين نظام اسلامي در اروپا از جمهوري اسلامي وي در سال 1998از اروپا به امريکا مهاجرت کرد و از آن پس در رسانههاي تلويزيوني و ماهوارهاي لسآنجلس که به سوي ايران پخش ميشوند برنامهاي سياسي تهيه و اجرا ميکند.
وي طرفدار استقرار نظام سلطنتي در ايران و جدايي کامل دين از سياست است و به زبانهاي فارسي، فرانسوي و انگليسي تسلط کامل دارد. صور اسرافيل مدتي سردبير برنامه شباهنگ بود. وي از سال 1998در امريکا سکونت دارد. صوراسرافيل بارها در برنامههاي خود به مقدسات و ائمه اطهار(ع) توهين کردهاست.کارشناسان فعال در عرصه رسانه همواره از او به عنوان يک دلقک نگاه ميکنند. ماجراي پوشيدن لباس قرمز زنانه نيز باعث شد وي بيش از پيش مضحکه خاص و عام شود.
خارجه
انتهای پیام