
بعد از 9سال قمری
صدای شیعه: توجه اسلام به دختران را میتوان از سیره عملی پیامبر(ص) و ائمه(ع) و توجه به جایگاه دختران در سخنان این معصومان(ع) متوجه شد.
در عصري که بهدليل جهالت و ناداني، دختران را زنده به گور ميکردند، پيامبر اکرم(ص) در برخورد با دخترش فاطمه(س) همگان را به حيرت وا ميداشت. دست دخترش را ميبوسيد و ميفرمود: «پدرش فداي او باد.» و زماني که حضرت عازم سفر بود حضرت فاطمه(س) آخرين کسي بود که پيامبر از او خداحافظي ميکرد و در بازگشت نيز زودتر از هر کسي به ديدن وي ميرفت و ميفرمود: «بوي بهشت را از دخترم فاطمه استشمام ميکنم».
اين سيره و اين سخنان، ثابت ميکند که در آخرين دين الهي، «دختران و زنان» از کرامت و جايگاه خاصي برخوردارند. خب همين اسلام براي حفظ کرامت و جايگاه دختران، مقرراتي هم وضع کرده که حالا در قالب احکام شرعي در اختيار ما قرار دارد. دختران از وقتي که به سن تکليف ميرسند بايد با اين احکام آشنا شوند. اينجا در دستهبندي مشخصي برخي از اين احکام بيان شده، اما احکام اختصاصي دختران بيشتر و مفصلتر است که آنها بايد با مراجعه به رسالههاي مراجع تقليد از آنها مطلع شوند.
- سن تکليف دختران
حکم کلي: قول مشهور اکثر فقهاي شيعه در مورد سن بلوغ دختران، 9سال قمري است. اما يک دختر ممکن است قبل از اين سن هم مکلف به انجام واجبات شرعي و ترک محرمات شود. سن تکليف در اسلام براساس بلوغ تعيين شده است، يعني وقتي نشانههاي بلوغ (حداقل اين علامتها، حيض براي دختران است) حاصل شود، دختر به سن تکليف ميرسد. در حقيقت در دين اسلام، غير از نشانههاي طبيعي، معيار سني براي بلوغ دختران، درنظر گرفته شده است. پس اگر دختر، نشانههاي طبيعي بلوغ را نداشته باشد و به سني که در شرع براي تکليف آنان مشخص شده است، برسد، بايد همانند يک مکلف، به وظايف شرعي خود عمل کند.
نکته: دختران اگر نشانههاي بلوغ را در خود نبينند در پايان 9سال قمري به سن تکليف ميرسند و با توجه به تفاوت 11روز سال قمري و شمسي، اين 9سال قمري برابر است با 8سال و 8ماه و 28روز از سال شمسي و با توجه به موجودبودن 2روز ديگر در سالهاي کبيسه در اين 9سال، تاريخ به تکليفرسيدن دختران ميشود: 8سال و 9ماه تمام از سال شمسي. حالا اين عدد را به تاريخ تولد شناسنامهاي دختر بيفزاييد تا معلوم شود دقيقا از کي مکلف ميشود.
- مصداق مبتلابه:
دختري فکر ميکرده که بعد از رسيدن به سن شناسنامهاي تکليف بايد واجبات خود مثل نماز و روزه را انجام دهد و نميدانسته که وجود نشانههايي هم باعث به تکليف رسيدن دختران ميشود. اگر اين دختر بعدا متوجه شود که زودتر از سن شناسنامهاي به تکلف رسيده بوده بايد نماز و روزههاي گذشته را قضا کند يا خير؟
- فتواي شرعي: قضاي همه نمازها و روزههايي که يقين به فوت آنها پس از رسيدن به سن بلوغ و تکليف شرعي دارد، واجب است.
سؤال: دختراني که تازه به سن تکليف رسيدهاند و روزه گرفتن بر آنها مقداري مشکل است، چه حکمي دارند؟
روزه بر دختران از سن تکليف واجب است و ترک آن به مجرد بعضي از عذرها جايز نيست، ولي اگر روزهگرفتن براي ايشان ضرر داشته باشد يا تحمل آن برايشان همراه با مشقت زياد باشد، افطار براي آنها جايز است.
سؤال: دختري که در اوايل سن تکليف بر اثر ضعف و عدمتوانايي، نتوانسته روزه بگيرد، آيا فقط قضا بر او واجب است يا قضا و کفاره با هم بر او واجب است؟
اگر گرفتن روزه براي او حرجي نبوده و عمدا افطار کرده، علاوه بر قضا، کفاره نيز بر او واجب است و اگر خوف داشته که اگر روزه بگيرد مريض شود، فقط قضاي روزهها بر عهده او است.
- پوشش دختران مقابل نامحرمان
حکم کلي: نخستين نکته درباره احکام مربوط به پوشش دختران اين است که دختري که ازدواج کرده با دختري که ازدواج نکرده، در احکام مربوط به پوشش هيچ تفاوتي ندارد. در احکام شرعي پوشش مربوط به دختران گفته شده که پوشش آنها در مقابل نامحرم بايد بهگونهاي باشد که 3نکته در آن درنظر گرفته شود:
1- به جز گردي صورت و مچ دست به پايين (بدون آرايش و زيورآلات) آشکار نباشد.
2- برجستگيها و زيباييهاي بدن زن، از زير لباسها آشکار نباشد.
3- رنگ و خصوصيات آن بهگونهاي نباشد که جلب توجه کند و موجب تحريک اطرافيان شود.
- مصداق مبتلابه: آيا دختران جوان ميتوانند کفشي بپوشند که صدايي هنگام راه رفتن از برخورد کفش آنان با زمين ايجاد شود يا مثلا لباسي با رنگهاي تند بپوشند؟ اين پوششها از نظر شرعي چه حکمي دارد؟
- فتواي شرعي: بهطور کلي پوشش دختران تا زماني که باعث جلبتوجه و ايجاد فساد نشده است، فينفسه اشکال ندارد. اما بهطور کلي لباس دختر و زن از جهت رنگ و شکل و کيفيت دوخت نبايد باعث جلب توجه نامحرم يا انگشتنما شدن او شود.
نکته: پوشاندن بيني جراحي شده براي زيبايي واجب نيست.
سؤال: آيا براي دختران، پوشيدن لباسهاي تنگي که برجستگيهاي بدن آنان را نشان ميدهد و يا پوشيدن لباسهاي بدن نما و عريان در عروسيها و مانند آن جايز است؟
اگر از نگاه مردان غريبه و ايجاد فساد در امان و محفوظ باشند، اشکال ندارد. در غيراين صورت جايز نيست.
سؤال: آيا جايز است دختران طوري چادر سر کنند و يا پارچه و رنگ جوراب را بهگونهاي انتخاب کنند که توجه ديگران را بهخود جلب کنند؟
پوشيدن چيزي که از جهت رنگ يا شکل و يا نحوه پوشيدن باعث جلب توجه مردان نامحرم شود و موجب فساد و ارتکاب حرام شود، جايز نيست.
- محارم دختران
محارم در دين ما شامل محارم نسبي، محارم سببي و محارم رضاعي هستند. محارم سببي بعد از ازدواج بهوجود ميآيند و بههمين دليل شامل حال دختراني که هنوز ازدواج نکردهاند نميشود. پس ممکن است براي يک دختر 2نوع محرم نسبي و رضاعي وجود داشته باشد. بهطور کلي محرم يا نامحرم بودن مردان نسبت به دختران و زنان باعث ايجاد دو ويژگي ميشود:
1- انسان نميتواند با محارم ازدواج کند، اما با هر نامحرمي ميتواند ازدواج کند. (البته در مورد خواهرزن بايد گفت که در عين اينکه نامحرم است، نميتوان قبل از طلاق يا وفات و پايان دوران عدّه طلاق يا وفات خواهرش با او ازدواج کرد).
2- مرد نميتواند بيش از گردي صورت و دستها تا مچ را از نامحرمان زن ببيند، اما ميتواند به موها و قسمت محدودي از پاها و دستها و بدن محارم که معمولا در ميان محارم پوشانده نميشود، نگاه کند. (البته احکام مربوط به نگاه کردن جزئيات بيشتري دارد که بايد به رسالههاي توضيحالمسائل مراجعه کنيد).
- نکته 1: محارم نسبي دختران عبارتند از:
1- پدر و پدربزرگ پدري و مادري هر چه بالاتر روند.
2- پسر خود انسان و پسر پسر يا پسر دختر انسان (نوهها و نتيجهها هر چه پايينتر روند).
3- برادر؛ يعني هر مردي که پدر او يا مادر او يا هر دوي آنان با دختر مزبور يکي باشد.
4- اولاد و نوهها و نتيجههاي برادر هر چه پايينتر روند.
5- اولاد و نوهها و نتيجههاي خواهر هر چه پايينتر روند.
6- عموي خود شخص و عمويپدر و مادر و نيز عموي مادربزرگها و پدربزرگها (پسر عمو و اولاد او محرم نيستند).
7- دايي خود شخص و دايي پدر و مادر و نيز دايي مادر بزرگها و پدربزرگها (پسردايي و اولاد او محرم نيستند).
- نکته 2: ممکن است دختران، محارم رضاعي هم داشته باشند. در حقيقت اگر زني که از ولادت فرزند شرعي خود شير پيدا کرده، با رعايت شرايط مخصوصي بچهاي را شير کامل دهد(شيردادن براي محرميت رضاعي شامل شرايط خاصي است که براي دانستن جزئيات آن بايد به رسالههاي توضيحالمسائل مراجعه کنيد)، محرميتهايي بين آن بچه و اشخاص ديگر حاصل ميشود که ممکن است شامل حال دختران هم بشود. مثلاً دختري که مادرش، پسري را با شرايط کامل و آنچه در شرع آمده شير دهد، مادر دختر در حکم مادر و محرم او است و آن پسر، برادر رضاعي دختران واقعي آن زن محسوب ميشود و محرم آنها خواهد بود.
سؤال: مردي وظيفه بزرگ کردن دختري را بهعهده ميگيرد تا اينکه دختر بالغ ميشود. آيا براي اين دختر حفظ حجاب جلوي اين مرد واجب است؟
صِرف بزرگکردن دختر محرميت نميآورد.
سؤال: آيا ازدواج مردي که فرزند پسر دارد با زني که فرزند دختر دارد، آن پسر و دختر را بر يکديگر محرم ميکند؟ آيا آن پسر و دختر بر والدين و اجداد اين زن و مرد محرم ميشوند؟
ازدواج آن مرد و زن، موجب محرميت پسر و دختر نميشود. پسر و دختر زن و مرد مذکور هم به والدين و اجداد ناپدري يا نامادري محرم نيستند.
منبع: همشهری آنلاین
انتهای پیام