
فساد حقيقي در فضاي مجازی
صدای شیعه: در چند سال اخير در شبکههاي مجازي اعم از سايتهاي اينترنتي و اپليکيشنهاي همراه، شاهد بازتاب نونهالان غربزدهاي هستيم که با فراموش کردن هويت ديني و ملي خود، دست به تابوشکنيهايي در عرصه فرهنگ و عفت ايران اسلامي ميزنند؛ برنامههايي که بعضاً با هزينههاي ميليوني در کنداکتور ويژه سايتهاي اشتراکگذاري ويدئو قرار ميگيرند اما به ظاهر از هيچ جايي حمايت نميشوند!
اول: آيا موافقيد در يک روز مشخص با فردي غريبه از جنس مخالفتان قرار بگذاريد؟اين سؤال خانم مجري از جوانهاي متعددي ميباشد که داخل يک کافه با آنها قرار گذاشته است؛ طرح مسئلهاي که مخالف غيرت جامعه و همچنين منافي عفت زنان و شرافت مردان مسلمان اين اجتماع است. آيا اين سؤال يک برخورد روشنفکرانه است؟ اگر اين برخورد روشنفکرانه را با نواميس تهيهکننده يا نويسنده اين کار داشته باشند، باز هم لبخند تهي از غيرت بر لبانشان امتداد خواهد داشت؟ رهبر انقلاب در ديدارشان با مسئولان نظام ميگويند: «ازهمه طُرُق دارند استفاده ميکنند که ايمان اسلامي ما را متزلزل کنند.» اگر کمي دقت کنيم و يکي از اين سايتهاي پربازديد را باز کنيم، با فاصلهگذاريهاي نهچندان مطلوبي بين آحاد مردم مواجه ميشويم.
دوم: يک برنامه بهطور تخصصي به کافهگردي ميپردازد. يک آقا و خانم به ظاهر زن و شوهر که گويا خانم خودش را براي بزمي زنانه آراسته، تصميم ميگيرد با همسرش به کافهگردي برود. بعد از يک ورزش ملايم! صبحگاهي، به کافهتريايي رفته و سفارشي را براي صبحانه ميدهند. اسپاگتي، بيکن، بشقاب انگليسي، وافل، گرانول و سالاد سزار –البته آن هم اول صبح!- بخشي از سفارشات اين خانم و آقا براي صبحانهشان است! نمايش و سِرو چنين صبحانهاي براي کساني که بعضاً پنير کمتري روي نانشان ميگذارند تا مبادا مواد غذاييشان به انتهاي هفته نرسد و گرفتار شوند، مناسب است! آيا مخاطب اين جنس برنامهها با گرايش زندگي لاکچري فقط سرمايهدارها هستند؟ پس در شبکههاي همگاني چه ميکنند؟! چه اصراري داريد که پدري را در ذهن فرزندش تحقير کنيد يا همسري را در زندگي مشترکش رو به تزلزل ببريد؟!
سوم: برنامه ديگري با عنوان نگاهي نو به نظام آموزش و پرورش کشور شروع به کار ميکند. ميهمانان اين برنامه به ظاهر تخصصي، هنرمندان و سلبريتيها هستند.
اين يعني نگاه نو و علمي به سيستم آموزش و پرورش کشور با استفاده از دانش ميهمانان در زمينه چگونگي حرکات بدن در جلوي دوربين يا چگونگي طلوع و پايان فيلمنامه! ميهمان يک قسمت از اين برنامه آقاي نويسندهاي است که تيشرتي با تصويري از پوستر يک فيلم امريکايي را به تن دارد. يکي از شخصيتهاي روي اين تيشرت خانمي با لباسي شبيه به پورناستارها و ديگر شخصيت نقش بسته بر اين لباس، کارگردان و بازيگر فيلم ضدايراني آرگو ميباشد. حال سؤال اينجاست که چنين کسي دعوت شده است تا درباره سيستم آموزش و مهمتر از آن پرورش مدارس اظهارنظر کند؟! از مجري هم بگذريم که در اين برنامه به بازگويي خاطره شرطبندياش! روي آورده است. با کمي دقت به وضوح روشن ميشود سلبريتيسم در جامعه مجازي امروز راهي به سوي الگوشدن سلبريتيها را در پيش گرفته است. در اين ميانه که تنور حسابي داغ شدهاست، شاطر _تهيه کنندهها وارد عمل شده و سلبريتيهايي را با استفاده از بالشتک مخصوص به خود، به تنور ميچسبانند! کساني که با دعوت از سلبريتيهاي ميانمايه، خود يا مجري را به قيمت خيلي ارزان در مجريگري امتحان ميکنند و مردم را درباره تُپُقها، مزهپراکنيهاي بيمزه و شاديهاي پنهاننشدني خود در مقابل فلان بازيگر قاضي ميکنند!
در اين عرصه بعضاً بانواني که علاقه اصلي آنها مُد و ميکاپ بوده و تا به حال ويتريني براي به نمايش گذاردن خود نداشتهاند، تحت عنوان مجري، خود را به دوربين عرضه ميکنند. نويسنده و طراحهايي که موضوع برنامه را وابسته به اينکه امروز حالشان چگونه است يا چه فکاهياي را شنيدهاند، طرح و متنشان را روي کاغذ ميآورند!
چهارم: آن ديگري در برنامهاي که مثلاً مخصوص به بانوان است و به يکي از ماههاي پاييز هم نامگذاري شدهاست به مجرياي جواب ميدهد که دم از ضايع شدن حق زنان ميزند و با لحن سطحي و آماتوري خود، ميهمانش را به چنين چالشي روانه ميکند. اگر معتقديد حقي از قشري ضايع شده، بايد بدانيد چگونه مسئله را آسيبشناسي و درمان کنيد و نه اينکه با تحقير زنان و نيش و کنايه توهينآميز به آنها برايشان دلسوزي کنيد! امروزه عدهاي به رسانه با فهم صِرف اقتصادي مينگرند و برخي هدفمند و کنترلشده از جاييبهجايي براي هرجايي کردن مخاطبين قدم بر ميدارند و چه سادهانگار بايد باشد مسئولي که اين پديده را شکوفايي استعداد جوانان وطنش بداند! در اين ميان حضور برنامههايي در راستاي موازين فطري و اسلامي، نشان از برنامهسازاني دارد که خود را مجهز به دانش و تکنيک رسانهاي کرده و در اين وانفساي غارتگري فرهنگ اسلامي- ايراني مردم کشورمان، در حال تلاش و فعاليتند.
اما به راستي کنترل اين فضاي ملتهب با چه نهادي است؟ رهبر معظم انقلاب در جاي ديگري متذکر شدهاند:«بعضي از کشورها طبق فرهنگ خودشان اين دستگاهها را قبضه کردهاند. ما چرا نميکنيم؟ چرا حواسمان نيست؟ چرا رها ميکنيم اين فضاي غير قابلکنترل و غيرمنضبط را ؟!» چرا کار را به جايي ميرسانيد که رهبر انقلاب از شوراي مربوط به اين فضا ابراز گلگي کند؟! تا کي ميخواهيد با عناويني مانند «رصد و پالايش فضاي مجازي» خود را گول بزنيد و مردم اعتماد کرده به مديريت خود را در به قهقرا رفتن آزاد بگذاريد؟! وقت آن نرسيده که کمي غيرت ديني به خرج دهيد و اين فسادهاي روزافزون را با کنترل صحيح و به موقع لجام بزنيد؟ ميزان قابلتوجهي از جلسههاي فرهنگي مربوط به فضاي مجازياست که در بسياري از موارد نتيجهاي به غير از اسراف برق و مستهلکشدن چراغهاي محيط جلسه را دربر ندارد، دقيقاً کجاي اين معادله است؟!
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام