(
امتیاز از
)

حجاب و امنيّت اجتماعى
مقوله «پوشش و استتار بدن» به عنوان جزء جدايىناپذير حيات انسانى و مصداق اصلى حجاب، امرى کاملاً مشهود و بىنياز از تعديل است. براى حجاب کارکردهايى در دو حوزه فردى و اجتماعى، قابل تصوّر است:
الف. کارکردهاى فردى:
همچون پاسخگويى به نياز فطرى «خوداستتارى» و تأمين امنيّت در برابر گرما و سرما.
ب. کارکردهاى اجتماعى:
هويّتبخشى و ايجاد امنيّت اجتماعى از جمله اين کارکردهاست، چراکه نوع پوشش و حجاب، نشاندهنده سنّتها، ارزشها و باورهاى يک جامعه است.
اسلام، حجاب را از مصاديق مهمّ تحقق امنيّت اجتماعى در جامعه معرّفى کرده است و چالشها، زمينهها و راهبردهاى بسيار مهمّى را براى شکوفايى ذهن نوانديش افراد جامعه در اين مورد تبيين نموده است.
بر اين اساس و به منظور آگاهى بيشتر از رابطه حجاب و امنيّت اجتماعى، ما برآنيم که در اين نوشتار جنبههاى مختلف اين موضوع و اهمّيّت آن راتوضيح داده و تأثير آن را در حفظ ارزشهاى دينى بيان کنيم.
به طور کلّى در اين مقاله موارد ذيل مورد بحث و بررسى قرار گرفته است:
1. امنيّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب.
2. امنيّت اجتماعى، فلسفه حقيقى وجوب حجاب.
3. پايههاى تحقق امنيّت اجتماعى در سايه حجاب بانوان.
4. آثار و فوائد حجاب اسلامى و تحقق امنيّت اجتماعى.
5. آثار سوء بد حجابى و انهدام امنيّت اجتماعى.
6. بيان نتيجه و ارائه راهکارها و پيشنهاداتى جهت تثبيت امنيّت اجتماعى در سيطره حجاب اسلامى.
گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمى است و باورهاى دينى، احکام اخلاقى و فقهى در راستاى اين غايت مهم نازل شدهاند. اين آموزههاى هستمندانه و بايستى از خالق حکيمى تجلّى مىيابد که به نيازهاى روحى و جسمى، مادى و معنوى، فردى و اجتماعى بشريّت، کاملاً آگاه است. احکام الهى مربوط به پوشش زنان نيز با اين فلسفه و حکمت مدبّرانه صادر گرديده است.
زن با عنصر حجاب اسلامى، نه تنها به تهذيب، تزکيه نفس و ملکات نفسانى پرداخته و قرب الهى را فراهم مىسازد، بلکه باعث گسترش روزافزون امنيّت اجتماعى و ايجاد زمينهاى جهت رشد معنوى مردان مىگردد؛ همچنان که خداوند سبحان، خطاب به پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايد:
«به مردان مؤمن بگو تا چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که اين بر پاکيزگى جسم و جان ايشان، بهتر است (1)».
همچنين مىفرمايد:
«به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو که خويشتن را با چادرهاى خود بپوشانند که اين کار براى آن است که آنها به عفّت شناخته شوند تا از تعرّض و جسارت، آزار نکشند (در امنيّت کامل باشند) ؛ خداوند در حقّ خلق، آمرزنده و مهربان است(2)».
همانگونه که ذکر گرديد، حجاب و پوشش اسلامى براى مردان و زنان، تنها از کارکرد فردى برخوردار نيست و فقط براى ساماندهى خلقيّات و ملکات نفسانى آدميان، مؤثر نمىباشد، بلکه از کارکرد اجتماعى نيز برخوردار است؛ غرايز، التهابهاى جسمى و معاشرتهاى بىبند و بار را کنترل نموده، بر تحکيم نظام خانواده مىافزايد. همچنين از انحلال کانون مستحکم و پايدار زناشويى جلوگيرى نموده و امنيّت اجتماعى را فراهم مىسازد. حال اگر کسانى با نگرش دينى، اسلامى يا با رويکرد جامعهشناختى و روانشناسى به چنين کارکردها و تأثيرات مطلوب، به ويژه تأمين امنيّت اجتماعى پى ببرند، نه تنها هدفمندانه، زندگى مىکنند، بلکه براى رفتارها و انديشههايشان دست به گزينش مىزنند تا به اهداف متعالى الهى و انسانى دست يازند. از اينرو به مسأله حجاب نيز به عنوان راهبردى کارساز جهت تأييد و ترويج ارزشهاى اجتماعى، تأمينکننده سعادت آدمى و منشأ قرب الهى مىنگرند.
بنابراين، پوشش اسلامى به منزله يک حفاظ ظاهرى و باطنى در برابر افراد نامحرم، قلمداد مىشود که مصونيت اخلاقى، خانوادگى و پيوند عميق ميان حجاب ظاهرى و بازدارى باطنى و از همه مهمّتر امنيّت اجتماعى را فراهم مىسازد و پيشينه آن به اندازه تاريخ آفرينش انسان است؛ چراکه پوشش و لباس هر بشرى، پرچم کشور وجود اوست. پرچمى که وى بر خانه وجودش نصب کرده است و با آن اعلام مىدارد که از کدام فرهنگ تبعيّت مىکند(3).
در سالهاى اخير، روند شبهات درباره حجاب و پوشش اسلامى، شدت يافته است و مطرح شدن شبهات فراوان در زمينه حجاب برتر به همراه عوامل ديگرى مانند ضعف اعتقاد و عدم شناخت کافى از اين مسأله و ضرورت آن موجب تهديد امنيّت اجتماعى و اُفت روند استفاده از مصاديق چنين حجابى در جامعه شده است، که نتيجه اتّخاذ روش تخريبى بعضى مطبوعات و رواج پوششهاى نامناسب در مقابل نامحرمان است؛ لذا ما به منظور اينکه اسلام، مشوّق حجاب و پوشش کامل براى زنان و دختران در برابر افراد نامحرم است، به بيان هدف و فلسفه اين مصداق مهمّ اسلامى و رابطه فراگير و تنگاتنگ آن با امنيّت اجتماعى از جنبههاى مختلف مىپردازيم.
اميد است که راهکارهاى بيان شده در اين زمينهها براى همه اقشار جامعه اسلامى به ويژه نسل جوان و انديشمند، مفيد باشد و عزمشان را براى عمل و گسترش آن، به نحو مطلوب و احسن، جزم نمايند تا امنيّت اجتماعى، تأمين شود. ثانيا نماد فرهنگى و ملّى بشريّت، درخشش روزافزون خود را حفظ نمايد.
امنيّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب
با توجه به آيات قرآن مجيد، به خوبى مشخص و معيّن مىگردد که هدف از تشريع وجوب حکم حجاب اسلامى دستيابى به تزکيه نفس، طهارت، عفّت و پاکدامنى جهت استحکام و گسترش امنيّت اجتماعى است.
«و اِذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعا فَسْئلوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُم أطْهَرُ لِقلوبِکُم و قُلُوبِهِنَّ(4)».
چون نگاه نامحرم توسط مردان، باعث تحريک و تهييج جنسى آنان و در نتيجه منجر به فساد و ريشهکن نمودن امنيّت اجتماعى مىشود، خداوند در کنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، مردان را نيز امر به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر ايشان، حرام کرده است. چنانکه در اينباره از امام رضا عليهالسلام نقل شده است:
«حرّم النَّظَر الى شُعورِ النّساء المَحْجوبات بالاَزْواج و غَيْرهِنَّ مِنَ النّساء لما فيه مِنْ تَهْييجِ الرّجال و ما يَدْعوا التَّهْييج الى الفَساد و الدُّخول فيما لا يحلّ و لا يجمل(5)».
«نگاه به موهاى زنان باحجاب ازدواجکرده و بانوان ديگر، از آن جهت حرام شده است که نگاه، مردان را برمىانگيزد و آنان را به فساد فرامىخواند در آنچه که ورود در آن نه حلال است و نه شايسته».
از مجموع گفتار فوق روشن مىگردد که هدف از وجوب حجاب اسلامى علاوه بر موارد مذکور، ايجاد صلاح و پيشگيرى از فساد، جهت تأمين و گسترش امنيّت اجتماعى است.
امنيّت اجتماعى، فلسفه حقيقى وجوب حجاب
يکى از فلسفههاى حقيقى وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونيّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشيدن به امنيّت اجتماعى با توسعه آن مىباشد. زيرا نفس آدمى، دريايى موّاج از تمايلات و خواستههاى اوست که مهمترين آنها به خوراکىها، امور جنسى و مال و جاه و مقام، مربوط مىشود و بدون شک بالاترين خواستههاى مردان، تمايل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است:
«أعْظَمُ الشَّهْوَة، شَهْوَة النّساء(6)»:
«بزرگترين خواستههاى مرد، رغبت به زنان است».
ارائه زيبايىها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن مىزند و آنها را به يک کانون جدّى خطر، مبدّل مىسازد که به سلب آرامش زن و امنيّت اجتماعى منتهى مىگردد. آنچه مىتواند از اين ناامنى پيشگيرى کند، پوشش زن از چشمان گرسنه نامحرمان است که با حجاب کامل اسلامى، عملى خواهد شد.
پوشش دينى، پيام عفت، شخصيّت و خداترسى زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنين بانويى چشم طمع نخواهند داشت که او را نيرويى بالفعل در هرچه وسعت بخشيدن امنيّت اجتماعى دانسته و نجابتش را مىستايند. در اين صورت است که زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تير نگاههاى زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهاى اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنيّت و آرامش درونى خود و اجتماع خويش را برقرار خواهد کرد.
نکته معنوى و عرفانى قابل ذکر در اين باب، پيام الهى آفريدگار هستى، خطاب به زنان است:
«اى زن! آگاه باش، دنيا خرابآبادى است که هر نقطه آن به مينهاى شيطان و نگاههاى آلوده، ناامن گشته است. اما فرشتههاى حجاب در محفل انس و ياد خدا در امنيّتى بىنظير به سر مىبرند که ديگران از طعم آن بىخبرند(7)».
شب تاريک و بيم موج و گردابى چنين حايل کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
پايههاى تحقق امنيّت اجتماعى در سايههاى حجاب بانوان
پوششى که اسلام آن را به عنوان يک حکم شرعى اعلام کرده است، يک عمل ظاهرى و گسسته از عوامل و پايهها نيست، بلکه حجاب، خيمه عفاف بانوانى است که آن را بر پايههاى خود استوار نموده و باعث ترويج ارزش امنيّت اجتماعى مىگردند و به تحقق آن در جامعه اسلامى، کمک مىنمايند.
اکنون شايان ذکر است که اين پايههاى اساسى بيان گردد:
1. ايمان به خدا و جهان آخرت
از مهمترين عواملى که بانوان توسط آن به آرامش روحى و روانى دست يافته و امنيّت اجتماعى جامعه را فراهم مىنمايند، اين است که وقتى زن به خداى تعالى و علم و حکمت او ايمان آورد و معتقد گردد احکامى که براى بشريّت تشريع کرده، بودن نقص و داراى آثار مطلوبى است، از حکم الهى حجاب استقبال نموده، امنيّت اجتماعى جامعه را تضمين مىکند.
2. تقوا
پرهيزکارى بانوان، ضامن تأمين امنيّت اجتماعى است و تا اين پايه محکم معنوى در قلب بانوان شکل نگيرد، حجاب را نوعى محدوديّت براى خود قلمداد نموده و امنيّت اجتماعى انسانها را تهديد مىنمايد.
خانمى که بداند تقواى الهى پادزهر بيمارى دلهاست که حجابهاى تاريک جان را غرق مىکند و لانههاى هوس را برمىاندازد، آن را به کام جان خود مىريزد تا عالم جانش، گلستان گلهاى سلم، طاعت و تسليم گردد و خيمه حجابش را برمىافروزد تا حافظ بوستان ارزشهاى خويشتن و آرامش درونى اجتماع خود شود.
3. آگاهى
شناخت سيماى زن، حقيقت حجاب، فلسفه و آثار آن از جمله پايههاى مستحکم پوشش دينى و تبلور امنيّت اجتماعى است. وقتى خانمى به پاسخ درونى خود که چرا بايد پوشيده باشم نايل شود، پايههاى حجاب دينى در او شکل گرفته و با آگاهى کامل به امنيّت اجتماعى ارزش مىبخشد و دوام آن را تضمين خواهد کرد. به طور کلّى، آگاهى زن نسبت به آثار مطلوب حجاب و مهمتر از آنها مسأله امنيّت اجتماعى باعث مىشود که نه تنها احساس سنگينى از پديده حجاب ننمايد، بلکه از آن به خوبى استقبال نموده، وسوسههاى شيطانى را هيچ انگاشته و آرامش برونى و درونى اجتماع را وسعت مىبخشد.
همچنين اين پيام اصيل و عرفانى را هميشه آويزه گوشهاى خود مىگرداند:
«خواهرم! سرزمين جانت را با خورشيد آگاهى روشن کن تا بر زواياى وجودت بتابد و آنچنان که هستى خود را بشناسى، آنگاه دريابى که حجاب بالههاى شنا به سوى سرچشمه هستى امنيّت فردى و اجتماعى کامل است و پوششهاى مهيّج وزنههاى سنگينى است که زن را غريق ژرفاى مهيب دنيا نموده، امنيّت خود و جامعه خويش را برهم مىزند».
آثار و فوايد حجاب اسلامى بر تحقق امنيّت اجتماعى
آثار و فوايد حجاب اسلامى بر گسترش امنيّت اجتماعى، بسيار است که برخى از آنها عبارتند از:
1. ايجاد آرامش روانى بين افراد جامعه.
2. جلوگيرى از تهييج و تحريک جنسى و خنثى نمودن لذايذ نفسانى.
3. کاهش چشمگير مفاسد فردى و اجتماعى در جامعه اسلامى.
4. حفظ و استيفاى نيروى کار در سطح جامعه اسلامى.
5. حضور معنوىگرايانه زنان و مردان در محيط اجتماعى.
6. کاهش تقاضاى مدپرستى بانوان.
7. حفظ ارزشهاى انسانى، مانند عفت، حيا و متانت در جامعه.
8. مصونيّت زنان در همه زمانها و مکانها.
9. سلامت و زيبايى موقعيّت اجتماعى و فرهنگى مردان و زنان جامعه اسلامى.
10. هدايت، کنترل و بهرهمندى صحيح از اميال و غرايز انسانى.
11. مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب.
12. از بينبردن فشارهاى اجتماعى نامشروع و نابهنجار(8).
اکنون به توضيح برخى از فوايد مذکور مىپردازيم تا اثبات گردد حجاب از لوازم جدايىناپذير و ابزارهاى اوليه و پايهاى جهت برقرارى مداوم امنيّت اجتماعى است.
ايجاد آرامش روانى در افراد جامعه
نفس آدمى دريايى از خواستنىها و تمايلات است. زمانى که به چيزى رغبت پيدا کند همانند دريا، توفانى مىشود و تنها راه آرام شدن جزر و مد اين دريا، رسيدن او به خواسته خويش است. لذا براى جلوگيرى از چنين موقعيت مهلک و درد طاقتفرسايى، حجاب؛ داروى درمانکننده و موجد امنيّت و صفاى روحى است. همانطور که يک بانوى تازه مسلمان آمريکايى مىگويد: «سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کيفيت پوشش زنان، رابطه مستقيم و غيرقابل انکار دارد(9)».
حفظ و استيفاى نيروى کار
اسلام با التفات ويژه به مسأله حجاب و پوشش زنان در محيط کار مىخواهد که محيط اجتماع از لذتهاى ناهنجار جنسى، پاک شده و راه را جهت حفظ نيروى قدرتمند روحى و جسمى با حضورى معنوى در محل کار، بگشايد. در مقابل، بىحجابى و بدحجابى باعث سوق دادن لذتهاى جنسى از محيط کار و کادر خانواده به اجتماع و در نتيجه، تضعيف نيروى کار افراد جامعه و برهم زدن امنيّت اجتماعى آنان مىگردد(10).
مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب
مبارزه با تهاجم فرهنگى، پديده جديدى نيست. در طول تاريخ بشر، جنگ فرهنگى، هميشه وجود داشته است. به عنوان نمونه، فرعون در برابر موسى عليهالسلام به جنگ فرهنگى متوسل شده گفت: »مىترسم آيين شما را دگرگون سازد، و يا در اين سرزمين فساد برپا نمايد!»(11). يکى از جنبههاى مهم تهاجم فرهنگى غربىها مبارزه با حجاب و از بينبردن امنيّت اجتماعى بوده و هست و اين امر، مشخصا از زمان رضاخان شروع شد. به اين صورت که تحت عنوان متحدالشکل شدن، با حجاب به مبارزه برخاستند و پوشيدن لباس روحانيّت را قدغن، و مجالس عزادارى امام حسين عليهالسلام را نيز ممنوع کردند(12).
آنها همچنين به عنوان آزادى و هنر، انواع فساد و فحشا و ابتذال را ترويج دادند و حجاب را مانع اصلى اين آزادى حقيقى معرفى کردند و امنيّت اجتماعى افراد جامعه را به خطر انداختند.
حفظ حجاب و امنيّت اجتماعى و درک رابطه مستقيم و عميق اين دو مقوله، راهکارها و فوايد بسيار ارزشمندى را جهت مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب ارائه مىدهند:
1. باعث تبليغ فرهنگ ناب اسلامى و تشويق جوانان به ازدواجِ موفقِ اسلامى مىگردند.
2. جوانان را جهت تقويت روحيه و حفظ آرامش درونى به جاى سوقدادن به محيط فحشا و اعمال مبتذل، به شرکت در فعاليتهاى هنرى، ورزشى، فرهنگى و مذهبى رهنمون مىشوند.
3. حفظ حجاب، نه تنها باعث ايجاد امنيّت اجتماعى فراگير مىشود، بلکه جهت مبارزه با تهاجم فرهنگى، مسؤولان را از واردات کالاى تجملاتى، لوازم بهداشتى و آرايشى مبتذل نهى مىنمايد(13).
آثار سوء بىحجابى و زوال امنيّت اجتماعى
بىحجابى يا حضور تحريک کننده زنان در جامعه، از آثار زيانبار اخلاقى، سياسى، آخرتى و اجتماعى مختلفى برخوردار است که يکى از مهمترين آنها زوال امنيّت اجتماعى است. بىحجابى با اثرات مهلک خود که در ذيل آمده و شرح داده مىشود، باعث از بين رفتن بنيه اعتقادى و امنيّت اجتماعى بشريّت مىگردد.
1. سقوط شخصيّت
حجاب، قانون فطرت است و سرپيچى از قوانين فطرى، زن را از هويت او خارج مىسازد و خروج از هويت انسانى همان و سقوط از جايگاه بلند ارزشى شخصيتى همان. با افول شخصيّت زن، بىبندوبارى در جامعه رايج و نظام خانوادگى مختل مىگردد و در نتيجه امنيّت اجتماعى از افراد جامعه، سلب مىشود(14). سقوط شخصيت زن به دلايل زير باعث اضمحلال امنيّت اجتماعى مىشود:
الف. زن با از دستدادن شخصيت خويش، ارزشهايش منهدم شده و هوسرانى را در جامعه رواج مىدهد، در نتيجه سلامت اخلاقى و به دنبال آن امنيت اجتماعى نيز کاهش مىيابد.
ب. زنان، با غفلت از اصول اخلاقى اسلام، مسايل جنسى را به محيط جامعه کشانده و زمينه گسترش گناه و از همپاشيدگى نظم اجتماع را به وجود مىآورند.
ج. زنان، با بىحجابى به معصيت کبيره خودنمايى گرفتار آمده و بىحيايى را در جامعه ترويج مىدهند، در نتيجه امنيّت اجتماعى، نابسامان گشته، از بين مىرود.
2. تزلزل خانوادهها
يکى از آثار زيانبار بىحجابى بانوان، تزلزل خانوادههاست، زيرا آنان با گسترش و رواج مسايل جنسى از خانواده به جامعه، مرتکب ظلمى فاحش و غيرقابل جبران اجتماعى مىگردند و روابط زناشويى در خانوادهها را متزلزل مىکنند، در نتيجه امنيّت خانوادگى با خطرات جدى از قبيل از همپاشيدگى بنيان خانواده و عقدهمند شدن مردان، روبرو مىشود و اين مشکلات زيانبار به محيط جامعه کشيده شده، امنيّت اجتماعى را در نظام اسلامى با آشفتگى جدى مواجه مىسازد.
از ديگر آثار سوء بىحجابى و تأثير آن در زوال امنيّت اجتماعى مىتوان به فقدان تعادل فکرى، روانى و اجتماعى افراد جامعه، ايجاد احساس بىمسؤوليتى در نسل جوان جامعه، از بينبردن انگيزههاى ازدواج مشروع در جوانان و تقويت احساس بىارزشى و پوچى انسانها اشاره نمود، که به دليل گستردگى بحث، از توضيح آنها خوددارى مىشود (ر.ک: مسأله حجاب، شهيد مرتضى مطهرى، صص 95 - 80. حجاب و جامعه، زهرا حسينى موسوى، صص 70 - 9 و حجابشناسى، چالشها و کاوشهاى جديد، حسين مهدىزاده، بخش شبهههاى وارده در حجاب و پاسخهاى نغز آن از سوى دانشمندان اسلامى).
نتيجه
از مباحث بيان شده در اين مقاله، به خوبى رابطه حجاب و امنيّت اجتماعى، آشکار مىگردد و نمايان مىشود که اسلام، جهت حفظ امنيت اجتماعى، طرفدار حجاب بيشتر و حداکثر بانوان، به ويژه زنان و دختران جوان در بيرون از منزل و در مواجهه با نامحرم است. از ديرباز، بعضى از مصاديق حجاب برتر، مانند لباسهاى بلند، مقنعه و چادر مشکى، ضامن امنيت بوده و داراى اصل و ريشه قرآنى مىباشند. از اين مقاله به خوبى اين نکته فهميده مىشود و به دست مىآيد که مسأله حجاب، يکى از مهمترين چارچوبهاى احکام الهى جهت تضمين سعادت فردى و اجتماعى بشريّت است و اينکه عدهاى با استفاده از شبهات و روشهاى القايى تبليغ منفى، به جاى ارائهدادن طرح مشخص و جالبى براى ترويج الگوهاى مطلوب از حجاب اصيل و برتر، به جنگ روحى و روانى بر عليه زنان متديّن و عفيف جامعه و اضمحلال امنيت اجتماعى اقدام مىنمايند، به سختى در اشتباه و گمراهى آشکارند و بايد بدانند که از اقدامات نابهنجار خويش سودى جز تخريب شخصيت درونى خود نخواهندبرد.
با توجه به واقعيّتهاى موجود از حجاب در جامعه، بايد تمام ابزارهاى فرهنگساز از قبيل کتاب، مطبوعات و صدا و سيما به سوى ارزشهاى اسلامى که يکى از بارزترين آنها رعايت پوشش و حجاب برتر و مطلوب و امنيت اجتماعى فراگير است، هدايت شوند و همه افراد را به مهمترين وجهى رهنمون گردند.
1. نور، 30.
2. احزاب، 59.
3. فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، غلامعلى حداد عادل، ص 40.
4. احزاب، 53.
5. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 104، ص 34.
6. محجة البيضاء، ج 5، ص 177.
7. تحليلى نو و عملى از حجاب در عصر حاضر، محمدرضا اکبرى، ص 14 - 16.
8. براى آگاهى بيشتر درباره آثار و فوايد پوشش و حجاب و امنيّت اجتماعى، ر.ک: مجموعه مقالات پوشش و عفاف، دومين نمايشگاه تشخيص منزلت زن در نظام اسلامى.
9.ر.ک: آيين بهزيستى، ج 3، ص 219.
10.مسأله حجاب: استاد شهيد مرتضى مطهرى، ص 94 - 84.
11. «..انّى أَخافُ أنْ يُبَدِّلَ دِينَکُم أو أن يُظْهِر فى الارض الفساد»، سوره مؤمن، آيه 26.
12.ر.ک: انقلاب يا بعثت جديد، حجةالاسلام هاشمى رفسنجانى، ص 17.
13.ر.ک: پژوهشى نو پيرامون انقلاب اسلامى، حميد دهقان، ص 182 - 180.
14.تحليلى نو و عملى از حجاب در عصر حاضر، محمدرضا اکبرى، ص 190 - 193.
نويسنده: مهدى سلطانى رنانى
منبع: ماهنامه درسهايى از مکتب اسلام
انتهای پیام